موسیقی وبلاگ

وقتی برمی­گردم و به روز­گارم در این یک سال بعد از انتخابات سال پیش نگاه می­کنم، روزهای خوشیم خیلی کمتر از بدحالی­هایم بوده.

از همان روز بغض گلویم را گرفته و نفسم را تنگ کرده. در خیابان که راه می­روم، خیلی جلوتر از پایم را نگاه نمی­کنم. حلقه دوستیم تنگ­تر و تنگ­تر شده. تعداد دفعاتی که از ته دل خندیده­ام از شمار انگشتان یک دستم هم کمتر است.

حااالم بده. خرااابه.

همیشه در روزهای مختلف زندگیم، موسیقی­های مختلفی آمده­اند و رفته­اند. با آن موسیقی­ها بوده که تحمل همه­ی این­همه بدحالی­ها برایم کمی راحت­تر می­شود.

نوعش و زبانش و ریتمش برایم فرقی ندارد. وقتی یک موسیقی به دلم می­نشیند، آنقدر گوش می­دهم تا موسیقی خسته شود از پخش شدن. زیاد در فکر دانستن نام و نشان آهنگی که می­شنوم هم نیستم.

این نظرسنجی گوشه وبلاگ را که گذاشتم، فهمیدم همه مثل من به تکرار زیاد علاقه ندارند.

از این به بعد زود به زود عوض خواهم کرد و فقط روز اول هر موسیقی خودش به صورت اتو استارت شروع به پخش می­شود و باقی روزها خودتان می­توانید اگر خواستید پخشش کنید.

لینک دانلودش را هم می­گذارم کنار پستی که درباره همان موسیقی نوشته­ام.

اما برایم مهم است که تا زمانی که موسیقی در وبلاگ پخش می­شود، هم­نشین خودم باشید برای شنیدنش.

این همراهی را در شنیدن موسیقی از وبلاگ را خیلی دوست دارم.

احساس دوستی بیشتری می­کنم.

نظراتتان را درباره موسیقی هم بدانم خوشحال می­شوم.

.

.

.

فعلن تا 22 خرداد، این را گوش می­دهم.

غم از صدایش می­بارد.

صدایی که انگار انقلاب می­کند.

آنقدر آرام و رام در آغوش آهنگ خوابیده که بدون توجه به آهنگ حتی، می­شود حرفش را فهمید. چه برسد به آن زمانی که شعر زیبا را هم بفهمی...

از منوچهر همایونپور

.

.

.

...........................

آهنگ قبلی را هم اینجا گذاشتم. از Nat King Cole بود. البته من آن را برای اولین بار در متن فیلم In the mood for love شنیدم. فیلمی که خودش یک پست جداگانه می­خواهد اگر سوادش را داشته باشم.

11 نظر:

مهتا ۲۰/۳/۸۹ ۸:۵۴ قبل‌ازظهر  

حال و روز اغلب مون همینه ..

پير فرزانه ۲۰/۳/۸۹ ۹:۲۲ قبل‌ازظهر  

حال همه مان بد است فقط خدا كند مثل همه موارد ديگر خيلي زود به اين بد بودن عادت نكنيم و به فكر حال خوب باشيم .
من هم ازآشنايي سبزمان بسيار خرسندم . ممنون از لطف تان .

FASAANEH ۲۰/۳/۸۹ ۱۰:۴۶ قبل‌ازظهر  

نفهمیدم این یکسال چگونه گذشت، انگار که یکسال از عمر آدم را دزدیده باشند...

مترسک ۲۰/۳/۸۹ ۱۱:۰۵ قبل‌ازظهر  

موسیقی+متن...
چسبید جدا!تا 22 خرداد میام اینجا گوش میدم!اینجوری بیشتر می چسبه!
خدا رو شکر که حداقل 1 سالش گذشت!!

قائم مقام ۲۰/۳/۸۹ ۱:۴۴ بعدازظهر  

با سلام

فقط ادعای تبعیت دارند!
(مسئله این است، خمینی یا مصطفوی!)

در وبلاگ بخوانید

نيماسهند ۲۰/۳/۸۹ ۲:۳۳ بعدازظهر  

لعنتي هاي بي آبرو حس جنگ را در من افزايش دادن اين خوبه.خيلي خوب.

خانباجی ۲۰/۳/۸۹ ۴:۳۴ بعدازظهر  

چه با حاله اینجا .رسم نیست سلام و چاق سلامتی کردن.
ما به کسی کار نداریم .کار خودمونو میکنیم.
سلام /حالتون چطوره؟
یه جمله ای رو پریروزا یه جا خوندم که جالب بود:
آیا با لبهای دوخته روزی خواهیم خندید؟؟؟!

موفق باشی

هادی ۲۰/۳/۸۹ ۷:۴۴ بعدازظهر  

من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
چیزی نظیر آتش در جانم پیچیده است

زهرا ۲۰/۳/۸۹ ۸:۴۳ بعدازظهر  

سلام
چرا اینجا شکلک نداره؟
شما اصلا حقوقی برای مراجع قائل نیستید.
آخه این م م ل ک ت ما داریم؟

مادنا ۲۰/۳/۸۹ ۱۰:۰۱ بعدازظهر  

این آهنگ دوست دارم الان2ساعته نشستم پشت سیستم دارم به آهنگت گوش می کنم.
این آهنگ با همه آهنگا فرق داره
حالمو بدجوری گرفت.

پلپلک ۲۱/۳/۸۹ ۱۲:۳۲ قبل‌ازظهر  

سلام موسیقی خیلی چسبید یه مهندس بازی دیگه هم در اوردم و چون وب لاگ تو و حکایتی دگر هم زمان باز بود موسیقی تو رو گوش کردم برای اون به به و چه چه شو نوشتم البته بعدا رفتم اونم گوش کردم دیدم حقش بوده ..حالا اگه خواستی مسخره کنی خود دانی !

درباره من

عکس من
اولش از یک عروسک شروع شد که گرچه اصلن وجود خارجی نداشت ولی من شبیهش بودم و اصلن احساس میکردم خود آن عروسک شده ام. معلم زبان انگلیسیم که البته اگر بخواهم شغلم را بگویم طراحی و عکاسی کار میکنم.

بشنوید